سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون گفته خوارج را شنید که حکومت جز از آن خدا نیست ، فرمود : ] سخن حقّى است که بدان باطلى را خواهند . [نهج البلاغه]

جوانه

 
 
بنده پررو(چهارشنبه 86 مرداد 31 ساعت 6:52 عصر )

سلام

  من اومدم .البته این دفعه نه به خاطر اینکه امتحانی ، کنکوری ، چیزی دارم ، یا یه مشکل مالی ، یا یه مریضی صعب العلاج و ... نه . اتفاقا دلم هم به اون صورت  نگرفته !

حتما تعجب کردی ! می دونم از من بعیده . اما این دفعه گفتم همین جوری بیام یه سری بهت بزنم .

راستی تو چه دل بزرگی داری که اجازه می دی همه باهات دوست بشن ،باهات حرف بزنن ، ازت دلخور بشن ، باهات قهر کنن ، ... اما با این حال ،  تو اصلا عصبانی نمی شی و به فکر تلافی و انتقام نمی افتی ! خوش به حالت  چه دلی داری .

 آره امروز بیکار بودم ، گفتم بیام یه سلامی بهت بکنم . اصلا نمی دونم چی شد یاد تو افتادم . شاید هم تو یواشکی یه چشمک به دلم زدی و اونو هوایی اش کردی . شرمنده ام .می دونم رابطه مون بیشتر وقت ها یکطرفه است ، اما تو این عشق یکطرفه رو هیچ وقت از من دریغ نمی کنی .با اینکه من بیشتر وقت ها تو رو ول می کنم ، به تو خیانت می کنم ، به سراغ یکی دیگه می رم ، اما تو همیشه به من وفاداری ، همیشه حواست به من هست ، یه لحظه چشم از من بر نمی داری . خوش به حالت ! چقدر خوبی ، چقدر مهربونی ، چقدر صبوری ، چقدر ...

 ببخشید ، مثل اینکه خیلی مزاحمت شدم . اما می دونی ، دوست دارم  باهات حرف بزنم . وقتی باهات حرف میزنم ، هوس میکنم عوض بشم ، شبیه تو بشم ، ...                                                       خواهش می کنم کمکم کن .

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 15838  بازدید


» لینک دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «